سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  بازدید امروز: 0  بازدید دیروز: 6   کل بازدیدها: 71316
 
سکوت بامداد
 
محرم
نویسنده: مرتضی حیدرزاده(دوشنبه 91/9/6 ساعت 10:56 صبح)

راستش را بخواهید ، گلویم بدجور پیش اش گیر کرده . بالا بیاید خوب است . روی همه ی دنیا خوب است .

می دانید ، خون و شلاق و موی سپید و کودکان بی حساب تنها و ترس زده را بی خیال شوید .

می شود مگر حسین نداند سرش را می برند . نمی داند ؟ دست های برادر باران ها را شرمسار می کند .

می داند .

داستان کجاست و کسی نمی بینید . ظلم که برخاست . بلند شوید . تنها ، حتی تنها . کوهی از دشمن اگر بود

بلند شوید . حتی .. .. با 72 نفر . تنها .

گلویم پیش ات کرده ... گلویم تیغ می خواهد . اگر یکی باشم . باید بلند شوم . روزگار که گذشت . می شود .

باور کنید می شود .

72  . 72 . 72 .  سال ها بگذرد می شود . 73 .. 74 .. 75

جسین گلویم می سوزد . کسی خلاص کند مرا از ترس ، تنهایی ، سکوت ، شب .تیغ می خواهم تنها.



نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
برای کسی
این روزها .. ..
محرم
نیامدی
باران
باران بهانه نمی خواهد
حرف
بهار آمد بهار من نیامد
نوبرانه برای پاییز
خواب
غروب
دلتنگی
زمستان
[عناوین آرشیوشده]

|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| پیوندهای روانه ||
معماری [26]
فواد [18]
فرهنگ گیلان [10]
رضا نیکوکار [15]
شیون فومنی [103]
گل آقا [45]
فرهاد مهراد [57]
آنات [12]
فروغ فرخزاد [54]
احمد شاملو [71]
صادق هدایت [48]
موسیقی و شعر [167]
فریدون فروغی [59]
سهراب سپهری [28]
سید علی صالحی [37]
[آرشیو(16)]


|| فهرست موضوعی یادداشت ها ||
روزهای من ، دروغ .
|| مطالب بایگانی شده ||
آرشیو

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
سکوت بامداد
مرتضی حیدرزاده

|| لوگوی وبلاگ من ||
سکوت بامداد

|| لینک دوستان من ||
سایت تخصصی شعر کوتاه

|| اوقات شرعی ||


|| آهنگ وبلاگ من ||