سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  بازدید امروز: 1  بازدید دیروز: 2   کل بازدیدها: 72322
 
سکوت بامداد
 
نیامدی
نویسنده: مرتضی حیدرزاده(جمعه 91/6/17 ساعت 3:16 صبح)

نیامدی . قرار بر نیامدن نبود . با دلی که هوایی شده است .

چه باید کرد ؟ کبوترهای حرم ، بی هیچ حرفی از شانه های

تو دانه برمی چینند .

از آسمان خبری نباشد . عشق برای چه ؟ من برای چه ؟

و بهار که تو می آیی ، یعنی چه ؟

دوباره با کبوترها بامدادان ، در محیط چشم هایت ، آب

بر صورت ام می زنم و می نشینم بیایی

با دانه های گندم که تنها از دست های تو جوانه زدن را

یاد گرفته اند .



نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
برای کسی
این روزها .. ..
محرم
نیامدی
باران
باران بهانه نمی خواهد
حرف
بهار آمد بهار من نیامد
نوبرانه برای پاییز
خواب
غروب
دلتنگی
زمستان
[عناوین آرشیوشده]

|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| پیوندهای روانه ||
معماری [26]
فواد [18]
فرهنگ گیلان [10]
رضا نیکوکار [15]
شیون فومنی [103]
گل آقا [45]
فرهاد مهراد [57]
آنات [12]
فروغ فرخزاد [54]
احمد شاملو [71]
صادق هدایت [48]
موسیقی و شعر [167]
فریدون فروغی [59]
سهراب سپهری [28]
سید علی صالحی [37]
[آرشیو(16)]


|| فهرست موضوعی یادداشت ها ||
روزهای من ، دروغ .
|| مطالب بایگانی شده ||
آرشیو

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
سکوت بامداد
مرتضی حیدرزاده

|| لوگوی وبلاگ من ||
سکوت بامداد

|| لینک دوستان من ||
سایت تخصصی شعر کوتاه

|| اوقات شرعی ||


|| آهنگ وبلاگ من ||